تبلیغات سیاسی به بخشی جدایی ناپذیر از انتخابات مدرن دموکراتیک تبدیل شده است. از طریق چنین تبلیغاتی، نامزدهای سیاسی توانسته اند مستقیماً با رای دهندگان خود درگیر شوند و موضوعات مهم را برجسته کرده و دیدگاه و اهداف خود را به اشتراک بگذارند.
تبلیغات سیاسی بسیار فراتر از خود مبارزات انتخاباتی است. طیفی از برندها با ارزش ها و دیدگاه هایشان در مورد مسائل اجتماعی خود را از رقبای خود متمایز می کنند.
با این حال، رسواییهای اخیر مانند تسویه حساب ۷۲۵ میلیون دلاری متا برای فروش دادههای کاربران به مشاور سیاسی بریتانیایی کمبریج آنالیتیکا و جنجالهای کمپین برگزیت، بر این رویه سایه انداخته و زخمهای عمیقی در جامعه بر جای گذاشته است. در نتیجه، ما نیاز اتحادیه اروپا به تنظیم تبلیغات سیاسی را تشخیص میدهیم، بهویژه از نظر افزایش شفافیت و اطمینان از اینکه کاربران میدانند چه کسی پشت یک تبلیغ است.
در حالی که پیشنهادهای اتحادیه اروپا برای تضمین گفتمان سیاسی منصفانه و شفاف در اروپا در نظر گرفته شده است، مهم است که پیامدهای ناخواسته بالقوه پیشنهادها برای تبلیغات مبتنی بر مسائل تجاری را برجسته کنیم. این خطرات ناچیز نیستند و باید توسط سیاستگذاران و ذینفعان به دقت مورد بررسی قرار گیرند.
تبلیغات سیاسی چیست؟
تعریف گسترده کنونی تبلیغات سیاسی دلیل خاصی برای نگرانی است. بر اساس برخی از پیشنهادات ارائه شده توسط پارلمان و شورای اروپا، هر محتوایی که می تواند بر نتیجه انتخابات تأثیر بگذارد، می تواند تبلیغات سیاسی تلقی شود و بنابراین در محدوده مقررات قرار می گیرد.
یکی از ریسکهای اصلی، محدود کردن توانایی برندها برای مشارکت در کمپینهای تبلیغاتی مبتنی بر مسائل است که میتواند دلایل مهمی مانند پایداری، تنوع و شمول را برجسته کند. این مهم است. برندها بهطور فزایندهای مشتاق هستند تا از طرق مختلف با مصرفکنندگان ارتباط برقرار کنند، و اغلب در پیامرسانی و تبلیغات خود، در تلاش برای نشان دادن ارزشهای مشترک خود، مسائل اجتماعی گستردهتری را در نظر میگیرند.
اما این قانون جدید ارزیابی مناسبی را برای برندها چالش برانگیز می کند که چه چیزی می تواند و چه چیزی نمی تواند در چنین تبلیغات مبتنی بر مسائل باشد. آنچه سیاسی تلقی میشود میتواند بین کشورهای عضو متفاوت باشد و احتمالاً به این بستگی دارد که در آن مقطع زمانی چه موضوعاتی در راس دستور کار سیاسی قرار دارند.