ماه پراید، برداشت نقدی فصلی شرکت شما نیست

از آنجایی که سازندگان به بخش مرکزی انسان‌سازی یک برند تبدیل می‌شوند، برای شرکت‌ها مهم‌تر است که بفهمند واقعاً برای چه چیزی ایستاده‌اند و در مقابل چه چیزی ایستاده‌اند.

شکست‌های اخیر شراکت LGBTQ+ توسط Bud Light، Target و Los Angeles Dodgers باید به همه برندها یادآوری کند که باید در کنار جوامع به حاشیه رانده‌ای که امیدوارند به‌عنوان مشتری جذب و حفظ کنند، بایستند.

با وجود بیش از 650 قانون تهدید کننده جوامع LGBTQ+ در سرتاسر ایالات متحده، بسیار مهم است که برندها پیچیدگی‌های کار با سازندگان LGBTQ+ را درک کنند و مایل باشند کسانی را که در مقابل آنها ایستاده‌اند از خود دور کنند.

فعال بودن کلید است

نگاهی گذرا به اخبار نشان خواهد داد که حقوق LGBTQ+ هنوز عمیقا سیاسی شده است. هنگام کار با سازندگان عجیب و غریب در هر عنوان، شرکت ها باید مایل باشند که به طور واقعی در کنار افرادی که درگیر می شوند بایستند، در غیر این صورت خطر بیگانگی کل جامعه را به خطر می اندازند.

Bud Light را در نظر بگیرید که متعلق به Anheuser-Busch است و دیلان مولوانی، یک خالق ترنس را درگیر می کند. این همکاری با واکنش شدید و سریع منتقدان همجنسگرا هراس، از جمله تحریم برند مواجه شد.

با این حال، طبق تحقیقات پیو، تنها 10 درصد از مردم با سیاست هایی که از افراد تراجنسیتی در برابر تبعیض در مشاغل، مسکن و فضاهای عمومی محافظت می کند، مخالف یا شدیداً مخالف هستند. این اقلیت کوچک نباید بر حمایت برند از مخاطبان LGBTQ+ که حدود 3.7 تریلیون دلار قدرت خرج جهانی سالانه دارند، تأثیر می گذاشت.

اینکه باد لایت به طور واضح و استراتژیک یک طرح ارتباطی بحران برای چنین موقعیتی ایجاد نکرده بود، غیرمسئولانه است. برندان ویتورث، مدیرعامل Anheuser-Busch، به جای ایستادن بر تصمیم برند برای همکاری با مولوانی، تلاش کرد تا برند را از کمپین دور کند، که فقط باعث خشم جامعه LGBTQ+ و متحدانش شد.

پاسخ واکنشی و ضعیف نشان می دهد که چقدر استراتژی برای ارزیابی تأثیر بالقوه تحریم ها در تجارت انجام شده است، که تحقیقات نشان می دهد اسمی است.

بدانید که برند شما در مقابل چه چیزی قرار دارد

هنگام کار با سازندگان مختلف، شرکت‌ها باید تمایل داشته باشند که کسانی را که از ساختارهای قدرتی حمایت می‌کنند که به آن جوامع مختلف سرکوب می‌کنند، بیگانه کنند. در حالی که ما اغلب در مورد ایجاد عشق به برند صحبت می کنیم، تمرکز بر برانگیختن نفرت از برند به همان اندازه مهم است.