همه ما با کمی واقعیت افزوده (AR) در زندگی خود راحتتر شدهایم، اگرچه بسیاری از ما ممکن است متوجه آن نباشیم.
AR همیشه یک توانایی جادویی برای شگفتزده کردن و لذت بردن داشته است، از همان روزهای اولیه تعقیب پوکمون در سراسر شهر گرفته تا نمایشهای مجازی اخیر گوریلاز در میدان تایمز نیویورک و پیکادیلی سیرک لندن برای راهاندازی تک آهنگ جدیدشان با نام Skinny Ape.
برندها همچنین با استفاده از این کیفیت جادویی به روشهای مختلف، از سرگرمیهای مصرفکننده تا ابزارهای مبتنی بر مشتری، آزمایش کردهاند. اژدها و گرگهای AR که توسط AnalogFolk برای بطریهای جانی واکر برای Game of Thrones ساخته شدهاند، تجربه مصرف در مناسبتهای اجتماعی را افزایش دادند، در حالی که Ikea Place راهی پیشگامانه برای مشتریان برای چیدمان مبلمان مجازی در فضاهای زندگی بود.
با این حال، علیرغم پیشرفتهای فناوری AR، هنوز به سطح پذیرش عمومی که بسیاری از آیندهشناسان پیشبینی میکردند، نرسیده است.
AR به جریان اصلی تبدیل می شود
رسانههای اجتماعی نقش مهمی در پذیرش جریان اصلی AR ایفا کردهاند و قابلیتها را در تجربه کاربری آنها گنجاندهاند. البته، مصرف کنندگان لزوماً آن را AR نمی نامند یا حتی نمی دانند که AR است. اما این مهم نیست. در واقع، صرفاً فراگیر بودن فناوری را نشان می دهد.
اسنپ گزارش می دهد که بیش از 70 درصد از کاربران هر روز با عناصر AR درگیر می شوند و افکت هایی را به اشتراک می گذارند که ظاهر آنها را روی صفحه نمایش تغییر داده و تغییر می دهد. اما چه لنزهای اسنپ، چه جلوههای TikTok یا Meta Spark، موارد استفاده بالقوه برای برندها همچنان از سرگرمی به خرید و از مشاهده محصولات سه بعدی تا امتحان کردن اقلام در کانال یک برند ادامه مییابد.
بحث در مورد سخت افزار و پذیرش عمومی
گفتگو در مورد آینده AR اغلب در بحث های مربوط به سخت افزار پیچیده می شود. و فهمیدن دلیل آن آسان است. AR از طریق گوشیهای هوشمند یا تبلتها جادویی است، اما از طریق عینک اختصاصی، ماورایی است. یک تغییر پارادایم در افق وجود دارد. اما زمان رسیدن آن به عوامل مختلفی بستگی دارد.
از زمان عینک گوگل، آیندهشناسان دنیایی را تصور میکردند که در آن میتوانستیم بهجای اینکه همیشه به صفحههای دستیمان پایین نگاه کنیم، به بالا و اطراف خود نگاه کنیم. آنها فیلمهای تبلیغاتی ایجاد کردند که نشان میداد چگونه میتوان از AR برای کمک به زندگی روزمره ما استفاده کرد و کیفیت زندگی را بهبود بخشید. اما ما به عنوان انسان، به همان اندازه که در مورد عملی بودن هر فناوری سؤال داشتیم، در مورد داده ها، حریم خصوصی و رفتار اجتماعی سؤال داشتیم.