کاپلان میگوید، درخواست از شرکتهای فناوری برای میزبانی نامحدود همه دادههای ما بسیار است. اگرچه هزینه های ذخیره سازی داده ها به ازای هر واحد در دهه گذشته حدود 90 درصد کاهش یافته است، اما هر روز به تعداد بیشتری از این واحدها نیاز داریم زیرا مقدار داده به طور تصاعدی افزایش می یابد. ملاحظات دیگر شامل هزینه زیست محیطی تأمین انرژی رایانه هایی است که این داده ها را ذخیره می کنند و خطر اینکه نگهداری داده ها به طور نامحدود «سطح حمله» بزرگتر و بزرگتری را برای مجرمان سایبری ایجاد کند.
یک تاریخ متحرک
تمام آن داده ها شامل سوابق رفتار انسان است. حسابهای غیرفعال میتوانند حاوی هزاران عکس و ویدیوی خانوادگی، مکاتبات شخصی، تحقیقات منتشر نشده و یادداشتهایی باشند که زندگیهای بسیار واقعی را روایت میکنند. به عنوان مثال، اهمیت تاریخی آثار و نامههای منتشر نشده را در نظر بگیرید که پس از مرگ نویسندهای مانند امیلی دیکنسون، جان کیتس یا فرانتس کافکا کشف شدند.
“مردم تلاش زیادی برای ایجاد تاریخ برای به اشتراک گذاشتن افکار خود، ثبت تجربیات خود و به اشتراک گذاشتن آنها با دیگران انجام داده اند. مارک گراهام، مدیر اجرایی آرشیو اینترنت، پروژهای که دادهها را از وب عمومی حفظ و ذخیره میکند، میگوید از آنجایی که این پلتفرمها اساساً یک تصمیم تجاری میگیرند، این مطالب به سادگی از تاریخ پاک خواهند شد.
گراهام میگوید مهم است که تصور نکنیم شرکتهای فناوری دادههای ما را برای همیشه ذخیره میکنند و خودمان شروع به آرشیو کردن زندگی دیجیتالی ما میکنند. Kneese موافق است، و میگوید که احتمالاً با گسترش نیازهای استفاده از داده و ذخیرهسازی، شاهد اجرای سیاستهای مشابه «استفاده از آن یا از دست دادن آن» بر روی دادههای آنلاین خواهیم بود.
Kneese میگوید که کاربران باید مسئولیت بیشتری در قبال دادههای خود در حال حاضر و پس از مرگ بپذیرند، که چالشهایی را برای کسانی که میخواهند داراییهای دیجیتال را به نسلهای آینده منتقل کنند، ایجاد میکند. (Google ابزاری را ارائه می دهد که به کاربران اجازه می دهد مشخص کنند که پس از دو سال عدم فعالیت چه اتفاقی برای حسابشان می افتد، از جمله گزینه ای برای ارسال فایل ها به افراد تعیین شده.)
«آیا شرکتهای غولپیکر فناوری واقعاً میخواهند مباشر میراث داده باشند؟ آیا آنها برای ایفای این نقش از منظر قانونی یا اخلاقی مجهز هستند؟ من اینطور فکر نمی کنم.
خانواده کاپلان هنوز به طور مرتب به صندوق پست الکترونیکی پدرش مراجعه می کنند تا امور او را مرتب کنند. او میگوید: «شرکت کاغذ هرگز تهدید نمیکرد که بعد از فوت کسی به خانه ما بیاید و نامههای ما را بسوزاند. او قصد داشت بلافاصله پس از تماس ما از حساب ایمیل مادرش نسخه پشتیبان تهیه کند.