ایمپلنت مغزی زندگی او را تغییر داد. سپس برخلاف میل او حذف شد.

نیتا فراهانی، محقق حقوقی و متخصص اخلاق در دانشگاه دوک در کارولینای شمالی که کتابی در مورد حقوق عصبی نوشته است، می‌گوید: «بیمار نباید مجبور به اجباری کردن یک دستگاه شود.

“اگر شواهدی وجود داشته باشد که یک رابط مغز و کامپیوتر می تواند بخشی از خود انسان شود، به نظر می رسد که تحت هیچ شرایطی علاوه بر ضرورت پزشکی، نباید اجازه داده شود که BCI بدون رضایت کاربر انسانی کاشته شود.” Ienca می گوید. “اگر این برای شخص سازنده است، پس شما اساساً چیزی را بر خلاف میل خود از او حذف می کنید.” Ienca آن را به برداشتن اجباری اعضای بدن تشبیه می کند که در قوانین بین المللی ممنوع است.

مارک کوک، متخصص مغز و اعصاب که در آزمایشی که لگت داوطلب شده بود کار می کرد، با شرکتی که به گفته او «از زمان خود جلوتر بود» همدردی می کند. من مکاتبات زیادی در این مورد دارم. بسیاری از مردم می پرسند که چقدر شرور بود.» او می گوید. اما کوک احساس می کند که نتایجی مانند این همیشه در آزمایشات پزشکی داروها و دستگاه ها امکان پذیر است. او تاکید می‌کند که مهم است که شرکت‌کنندگان قبل از شرکت در چنین آزمایش‌هایی از این احتمالات آگاه باشند.

با این حال Ienca و Gilbert فکر می کنند چیزی باید تغییر کند. شرکت‌ها باید بیمه‌ای داشته باشند که تعمیر و نگهداری دستگاه‌ها را پوشش می‌دهد، برای مثال، اگر داوطلبان باید آنها را پس از پایان کارآزمایی بالینی نگه دارند. یا شاید دولت ها بتوانند مداخله کنند و بودجه لازم را تامین کنند.

بورکهارت پیشنهادهای خودش را دارد. او می‌گوید: «این شرکت‌ها باید مسئولیت حمایت از این دستگاه‌ها را به نحوی بر عهده بگیرند. او می‌گوید حداقل، شرکت‌ها باید بودجه‌ای را کنار بگذارند که تعمیر و نگهداری مداوم دستگاه‌ها و حذف آن‌ها را تنها زمانی که کاربر آماده است، پوشش دهد.

بورکهارت همچنین فکر می‌کند که صنعت می‌تواند با مجموعه‌ای از استانداردها کار کند که امکان استفاده از قطعات را در چندین دستگاه فراهم می‌کند. برای مثال باتری ها را در نظر بگیرید. او خاطرنشان می کند که اگر هر شرکتی در این زمینه از باتری های مشابه استفاده کند، تعویض باتری در یک دستگاه آسان تر خواهد بود. فراهانی موافق است. او می‌گوید: «یک راه‌حل بالقوه… این است که دستگاه‌ها را با هم کار کنند تا بتوانند در طول زمان توسط دیگران سرویس شوند.

Ienca می گوید: «این نوع چالش ها که اکنون برای اولین بار مشاهده می کنیم، در آینده بیشتر و بیشتر رایج خواهند شد. چندین شرکت بزرگ، از جمله Blackrock Neurotech و Precision Neuroscience، سرمایه گذاری های قابل توجهی در فناوری های کاشت مغز انجام می دهند. و جستجوی “رابط مغز و کامپیوتر” در ثبت آزمایشات بالینی آنلاین بیش از 150 نتیجه را به دست می دهد. بورکهارت معتقد است که حدود 30 تا 35 نفر رابط های مغز و کامپیوتر مشابه او دریافت کرده اند.

گیلبرت می‌گوید لگت به آزمایش‌های آتی کاشت‌های مغزی ابراز علاقه کرده است، اما سکته اخیر او احتمالاً او را واجد شرایط مطالعات دیگر نمی‌کند. از زمان پایان کارآزمایی، او ترکیب های مختلفی از داروها را برای کمک به مدیریت تشنج خود امتحان می کند. او هنوز دلتنگ ایمپلنتش است.

او به گیلبرت گفت: «در نهایت خاموش کردن دستگاه من برای من آغاز یک دوره سوگواری بود. «یک از دست دادن—احساس اینکه چیزی گرانبها و عزیز را از دست داده ام که هرگز قابل جایگزینی نیست. بخشی از وجود من بود.»