محققان دانشگاه کارنگی ملون تصمیم گرفتند حسگرهای هوشمند پیشرفته ای به نام Mites بسازند. این حسگرها قرار بود 12 نوع داده محیطی، از جمله حرکت، دما، و صدای درهم را به روشی امنتر و محافظتکننده از حریم خصوصی نسبت به زیرساختهای موجود اینترنت اشیا جمعآوری کنند. اما پس از نصب صدها حسگر در اطراف یک ساختمان جدید دانشگاه، زمانی که برخی از دانشجویان و اعضای هیئت علمی محققان را متهم به نقض حریم خصوصی آنها کردند، پروژه به شکلی طعنه آمیز گرفت.
بحثی که در دپارتمان نرمافزار و سیستمهای اجتماعی شکل گرفت، داغ و پیچیده شد و نشان داد که چقدر سؤالات ظریف در مورد حریم خصوصی و فناوری میتوانند وجود داشته باشند. اینها مسائلی هستند که همه ما مجبوریم با آنها دست و پنجه نرم کنیم، زیرا حجم عظیمی از داده ها از ما جمع آوری می شود – در داخل خانه های ما، در خیابان های ما، در ماشین های ما، در محل کارمان و بیشتر فضاهای دیگر. همانطور که در این مقاله می نویسیم، اگر تکنولوژیست هایی که تحقیقاتشان دستور کار را تعیین می کند نتوانند در مورد حفظ حریم خصوصی به توافق برسند، بقیه ما را کجا می برد؟
گزارش داستان بیش از یک سال طول کشید. ما سعی کردیم دیدگاههای مختلفی را در مورد حفظ حریم خصوصی، رضایت و آینده فناوری IoT ارائه کنیم و در عین حال نقش بسیار واقعی قدرت، فرآیند و ارتباطات را در نحوه استقرار فناوریها ایفا میکنند.
یک حقیقت به وضوح در گزارش نمایان شد: حریم خصوصی ذهنی است – هیچ مجموعه معیار مشخصی برای اینکه چه چیزی فناوری محافظت از حریم خصوصی را تشکیل می دهد، حتی در تحقیقات دانشگاهی وجود ندارد. در مورد CMU، افراد در همه طرفهای بحث تلاش میکردند از آیندهای بهتر بر اساس درک خودشان از حریم خصوصی دفاع کنند. دیوید ویدر، یک دانشجوی دکترا که بر اخلاق فنی تمرکز دارد و یکی از شخصیتهای اصلی داستان ما است، به ما گفت: «من حاضر نیستم فرضیه … آیندهای را بپذیرم که در آن همه این نوع حسگرها در همه جا وجود داشته باشد.»
اما همان محققینی که او از آنها انتقاد می کرد نیز در تلاش برای ساختن آینده ای بهتر بودند. رئیس بخش، جیمز هربسلب، مردم را تشویق کرد که از تحقیقات Mites حمایت کنند. “می خواهم تکرار کنم که این یک پروژه بسیار مهم است… اگر می خواهید از آینده ای که در آن نظارت امری عادی و اجتناب ناپذیر است، اجتناب کنید!” او در ایمیلی به اعضای بخش نوشت.
سؤالات بزرگ در مورد آینده در هسته اصلی بحث CMU قرار داشتند، و آنها منعکس کننده همان سؤالاتی هستند که همه ما با آنها دست و پنجه نرم می کنیم. آیا دنیای پر از دستگاه های اینترنت اشیا اجتناب ناپذیر است؟ آیا باید زمان و تلاش خود را صرف تلاش برای ایمن تر و ایمن تر کردن دنیای جدید فناوری خود کنیم؟ یا اینکه کلا تکنولوژی را رد کنیم؟ در چه شرایطی باید کدام گزینه را انتخاب کنیم و چه مکانیسم هایی برای اتخاذ این تصمیمات به صورت جمعی و فردی لازم است؟
سؤالات پیرامون رضایت و نحوه برقراری ارتباط در مورد جمعآوری دادهها در بحث در CMU تبدیل به نقطه عطف شد، و اینها موضوعات کلیدی در هسته بحثهای مقررات فناوری امروز نیز هستند. به عنوان مثال، در اروپا، قانونگذاران در پاسخ به پنجرههای بازشو که از زمان تصویب قانون حفاظت از دادهها، قانون حفظ حریم خصوصی داده اتحادیه اروپا، اینترنت را به هم ریختهاند، درباره قوانین پیرامون رضایت آگاهانه و جمعآوری داده بحث میکنند. شرکتها از پنجرههای بازشو برای پیروی از قانون استفاده میکنند، اما پیامها به دلیل بیفایده بودن در هنگام اطلاع رسانی واقعی به کاربران در مورد جمعآوری دادهها و شرایط خدمات مورد انتقاد قرار گرفتهاند.
در داستان، ما به طور مشابه بر تفاوتهای بین رویکردهای فنی به حریم خصوصی و هنجارهای اجتماعی پیرامون چیزهایی مانند اطلاع و رضایت تمرکز میکنیم. تکنیکهای پیشرفته مانند محاسبات لبه ممکن است به حفظ حریم خصوصی کمک کنند، اما لزوماً نمیتوانند جای سؤال از مردم را بگیرند که آیا میخواهند در جمعآوری دادهها شرکت کنند یا خیر. ما همچنین به طور مداوم با سردرگمی در مورد اینکه پروژه چیست و چه دادههایی جمعآوری میشود، مواجه میشویم، و ارتباطات درباره جمعآوری دادهها که بررسی میکنیم اغلب مبهم و ناقص بود.