دیدگاهی بسیار خوش بینانه از آینده

ازهر به اعتبار خود، مشکلات ناشی از دگرگونی های سریع ناشی از این فناوری ها، به ویژه آنچه را که او «شکاف نمایی» می نامد، به درستی یادداشت می کند. شرکت های بزرگ فناوری مانند آمازون و گوگل در حال به دست آوردن ثروت و قدرت زیادی از فناوری ها هستند. او می‌نویسد، اما سایر شرکت‌ها و بسیاری از مؤسسات و جوامع «فقط می‌توانند با سرعتی افزایشی سازگار شوند». “اینها عقب می مانند – و به سرعت.”

با این حال، شور و شوق او آشکار است.

داستان برای ازهار در سال 1979 آغاز می شود، زمانی که او یک کودک هفت ساله در زامبیا بود و همسایه ای یک کیت کامپیوتری را که خودتان بسازید به خانه آورد. او سپس تاریخ آشنا و در عین حال جذاب را بازگو می‌کند که چگونه آن محصولات اولیه انقلاب رایانه‌های شخصی را آغاز کردند (یک یادداشت جانبی جالب، توصیف او از Sinclair ZX81 است که بیشتر در تاریخ گم شده است – اولین رایانه‌اش که به قیمت 69 پوند دو نفر خریداری شد. سال‌ها بعد، پس از نقل مکان خانواده‌اش به شهر کوچکی در خارج از لندن). بقیه اش را می دانیم. انفجار رایانه های شخصی -عظیم جوان و خانواده اش به زودی از Acorn BBC Master، یک کامپیوتر خانگی محبوب در بریتانیا فارغ التحصیل شدند – به شبکه جهانی وب منتهی شد و اکنون زندگی ما با هوش مصنوعی تغییر شکل داده است.

به سختی می توان با این استدلال مخالفت کرد که فناوری های محاسباتی به طور تصاعدی رشد کرده اند. قانون مور چنین رشدی را برای نسل‌های تکنولوژیست تعریف کرده است. همانطور که ازهر اشاره می کند، این بدان معناست که تا سال 2014 هزینه یک ترانزیستور تنها چند میلیاردم دلار بود، در حالی که در دهه 1960 حدود 8 دلار بود. و این همه چیز را تغییر داده است و به رشد سریع اینترنت، تلفن های هوشمند و هوش مصنوعی دامن می زند.

با این حال، برای ادعای ازهر برای طلوع عصر جدید ضروری است که مجموعه بسیار گسترده‌تری از فناوری‌ها این رشد تصاعدی را نشان می‌دهند. اقتصاددانان پیشرفت های بنیادی را که اثرات اقتصادی گسترده ای دارند، «فناوری های همه منظوره» می نامند. به موتور بخار، برق یا اینترنت فکر کنید. ازهر مشکوک است که انرژی خورشیدی ارزان، تکنیک های مهندسی زیستی مانند زیست شناسی مصنوعی و چاپ سه بعدی می توانند چنین فناوری هایی باشند.

او تصدیق می‌کند که برخی از این فناوری‌ها، به‌ویژه پرینت سه بعدی، نسبتاً نابالغ هستند، اما استدلال می‌کند که با کاهش قیمت‌ها، تقاضا به سرعت رشد می‌کند و فناوری‌ها تکامل می‌یابند و بازار پیدا می‌کنند. ازهر نتیجه می گیرد: «به طور خلاصه، ما وارد عصر فراوانی می شویم. اولین دوره در تاریخ بشر که در آن تولید انرژی، غذا، محاسبات و بسیاری از منابع بسیار کم هزینه خواهد بود. ما می‌توانیم نیازهای کنونی بشریت را چندین برابر با هزینه‌های اقتصادی رو به کاهش برآورده کنیم.»

شاید. اما صادقانه بگویم، چنین خوش‌بینی‌ای جهش بزرگی از ایمان دارد، هم به قدرت آینده فناوری‌ها و هم در توانایی ما برای استفاده مؤثر از آنها.

رشد کند

بهترین اندازه گیری ما برای پیشرفت اقتصادی، رشد بهره وری است. به طور خاص، بهره وری کل عوامل (TFP) نقش نوآوری، از جمله شیوه های مدیریت و فن آوری های جدید را اندازه گیری می کند. این یک سنج کامل نیست. اما در حال حاضر، این بهترین معیاری است که برای تخمین تاثیر فناوری ها بر ثروت و استانداردهای زندگی یک کشور داریم.

از اواسط دهه 2000، رشد TFP در ایالات متحده و بسیاری از کشورهای پیشرفته دیگر کند شد (به ویژه در بریتانیا بد بوده است)، علیرغم ظهور فناوری های جدید درخشان ما. این کاهش پس از یک جهش رشد چند ساله در ایالات متحده در اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000 رخ داد، زمانی که رایانه ها و اینترنت بهره وری را افزایش دادند.

هیچ کس مطمئن نیست که چه چیزی باعث کسادی شده است. شاید فناوری‌های ما حداقل در مقایسه با نوآوری‌های قبلی، آنقدر که ما فکر می‌کنیم، جهان را تغییر نمی‌دهند. پدر بدبینی فنی در اواسط دهه 2010، اقتصاددان دانشگاه نورث وسترن، رابرت گوردون، به طور مشهور تصاویری از تلفن هوشمند و توالت را به مخاطبان خود نشان داد. کدام را ترجیع می دهید داشته باشید؟ یا شاید ما به درستی از مزایای اقتصادی رسانه های اجتماعی و خدمات آنلاین رایگان استفاده نکنیم. اما محتمل‌ترین پاسخ این است که بسیاری از کسب‌وکارها و مؤسسات از فناوری‌های جدید، به‌ویژه در بخش‌هایی مانند مراقبت‌های بهداشتی، تولید و آموزش استفاده نمی‌کنند.

فناوری‌هایی که تحت تأثیر آن‌ها قرار گرفته‌ایم، مانند زیست‌شناسی مصنوعی و چاپ سه‌بعدی، به دهه‌ها قبل برمی‌گردند. خط لوله نیاز به تازه سازی دائمی دارد.

این لزوما دلیلی برای بدبینی نیست. شاید فقط زمان ببرد. Erik Brynjolfsson، اقتصاددان استنفورد و کارشناس برجسته فناوری های دیجیتال، پیش بینی می کند که ما در آغاز یک “رونق بهره وری آینده” هستیم. او استدلال می‌کند که اکثر اقتصادهای پیشرفته جهان نزدیک به انتهای منحنی J بهره‌وری هستند. بسیاری از کسب‌وکارها هنوز با فناوری‌های جدید مانند هوش مصنوعی دست و پنجه نرم می‌کنند، اما با بهبود بهره‌وری از پیشرفت‌ها، رشد بهره‌وری کلی افزایش خواهد یافت.

برداشتی خوش بینانه است. اما همچنین نشان می‌دهد که مسیر بسیاری از فناوری‌های جدید ساده نیست. تقاضا مهم است و بازارها بی ثبات هستند. باید ببینید چرا مردم و کسب و کارها خواهان نوآوری هستند.

بیولوژی مصنوعی را انتخاب کنید. ایده به همان اندازه که قانع‌کننده است ساده است: کد ژنتیکی میکروارگانیسم‌ها، اعم از باکتری‌ها یا مخمرها یا جلبک‌ها را بازنویسی کنید تا مواد شیمیایی یا مواد مورد نظر شما را تولید کنند. این رویا در آن زمان کاملاً جدید نبود، اما در اوایل دهه 2000 طرفدارانی از جمله تام نایت، دانشمند کامپیوتر MIT که زیست شناس شد، به محبوبیت آن، به ویژه در بین سرمایه گذاران، کمک کردند. چرا زیست شناسی را به عنوان یک چالش مهندسی ساده در نظر نمی گیریم؟

با مخازن تخمیر بزرگ این میکروب های برنامه ریزی شده، می توانید پلاستیک یا مواد شیمیایی یا حتی سوخت بسازید. نیازی به نفت نخواهد بود. به سادگی شکر استخراج شده از مثلاً نیشکر را به آنها بدهید و می توانید هر آنچه را که نیاز دارید به صورت انبوه تولید کنید.

در اواخر دهه 2000، چندین استارت‌آپ، از جمله Amyris Biotechnologies و LS9، ژنتیک میکروب‌ها را مهندسی کردند تا سوخت‌های هیدروکربنی را جایگزین بنزین و گازوئیل کنند. به نظر می رسید که زیست شناسی مصنوعی در آستانه تحول در حمل و نقل است. اما در عرض چند سال، رویا بیشتر مرده بود. آمیریس اکنون بر روی ساخت مواد تشکیل دهنده کرم های پوست و سایر محصولات زیبایی مصرفی متمرکز شده است. LS9 دارایی های خود را در سال 2014 فروخت.