بازنگری سن گرایی | بررسی فناوری MIT

چارچوب برابری نسلی بسیاری از مردم را متقاعد کرد که انصاف بین نسل‌ها یک مسئله اصلی است، ایده‌ای که در طول زمان ادامه یافت. به عنوان مثال، حتی پس از پایان رکود بزرگ سال 2008، رسانه ها تعداد زیادی از فارغ التحصیلان دانشگاهی را که در مشاغلی کار می کردند که نشان دهنده اعتبار تحصیلی آنها نبود، برجسته کردند. وال استریت ژورنال آن را «اقتصاد باریستای تحصیلکرده» نامید و استدلال کرد که قیمت بالای کالج برای بزرگسالان جوان‌تر جواب نمی‌دهد. وقتی این با داستان‌های آمریکایی‌های مسن‌تر که مدت طولانی‌تری کار می‌کردند مقایسه شد، باعث شد مردم بپرسند که آیا افراد مسن‌تر جوانان را از “شغل خوب” بیرون می‌کشند یا خیر. چارچوب برابری نسلی، منافع افراد مسن و جوان‌تر را در برابر یکدیگر قرار می‌داد – و به طور گسترده به ایده‌های انصاف و عدالت متوسل می‌شد. اما برخی از جنبه های واقعیت را نادیده گرفت.

مفهوم وابستگی متقابل نسلی چارچوبی جایگزین برای مشاهده سالمندی در ایالات متحده ارائه کرد. برای اولین بار در سال 2003، وابستگی متقابل نسل ها بر علایق مشترک نسل های مختلف تمرکز می کند تا منافعی که آنها را در مقابل یکدیگر قرار می دهد. این چارچوب همچنین به درستی بر تنوع گسترده افراد مسن تأکید می کند. برخی بیش از دیگران به کمک مالی دولت نیاز دارند. اگرچه از همان داده‌های چارچوب برابری نسل استخراج می‌شود، اما جنبه‌های مختلفی از آن داده‌ها را برجسته می‌کند. به عنوان مثال، در چارچوب وابستگی متقابل نسل‌ها، افزایش نسبت خانواده‌های تک والد و کاهش هزینه‌های فدرال – بیشتر از تمایل کارگران مسن‌تر به تأخیر در بازنشستگی – ممکن است شرایط اقتصادی رو به وخامت نسل‌های جوان را توضیح دهد.

وابستگی متقابل نسل‌ها بر علایق مشترک نسل‌های مختلف متمرکز است نه آن‌هایی که آنها را در مقابل یکدیگر قرار می‌دهد.

این دیدگاه در مورد “اقتصاد باریستای تحصیلکرده” توجه ما را بر چیزی متمرکز می کند که دانشمند علوم سیاسی جاکوب هکر آن را تغییر ریسک بزرگ می نامد: انتقال ریسک مالی از شرکت ها و نهادهای دولتی به افراد و خانواده ها. در این دیدگاه، مشکلات فارغ التحصیلان جدید دانشگاه و افرادی که در آستانه بازنشستگی قرار دارند از منابع مشابه سرچشمه می گیرد. تغییر از برنامه‌های بازنشستگی سنتی به برنامه‌های بازنشستگی با مشارکت معین، کارگران مسن‌تر را در معرض خطرات مالی جدیدی قرار داد. و رشد موجودی وام های دانشجویی نشان دهنده راه دیگری است که در آن ریسک به افراد و خانواده ها منتقل می شود. چارچوب وابستگی متقابل نسل‌ها توجه را به نگرانی‌هایی جلب می‌کند که نسل‌ها مشترک هستند، نه نگرانی‌هایی که ندارند.

درس اصلی در اینجا این است که راه های متعددی برای درک تجربه ما وجود دارد. اندیشیدن بر حسب وابستگی متقابل نسل‌ها – به جای رقابت بین نسل‌ها – ممکن است راهی را از طریق بحث‌های پیرامون سیاست‌های سالمندی در ایالات متحده ارائه دهد. وابستگی متقابل نسلی نشان می دهد که «همه ما در این موضوع با هم هستیم». و این می تواند یک فکر قدرتمند باشد.

جان بی ویلیامسون 64، استاد بازنشسته جامعه شناسی در کالج بوستون، به توسعه چارچوب وابستگی متقابل نسلی کمک کرد. ویلیامسون و تای کی مک نامارا، همکار ارشد تحقیقاتی در مرکز تحقیقات مطالعات زنان در دانشگاه براندیس، کتاب Ageism: Past, Present, and Future را که در سال 2019 توسط Routledge منتشر شد، تالیف کردند.


پرسش و پاسخ

پروفسور جان ویلیامسون

با احترام از جان ویلیامسون

یک متخصص پیری در مورد پیری

جان ویلیامسون 64، که در 50 سال کار حرفه ای خود به عنوان استاد جامعه شناسی در کالج بوستون به موضوعاتی مانند سیاست پیری و سیاست تامین اجتماعی پرداخته است، به این موضوع می پردازد که سن چگونه تغییر کرده است.

اولین بار از چه زمانی مطالعه پیری را شروع کردید و چرا؟

فکر می کنم تحت تأثیر همسرم، بت جانسون، که دکترای خود را دارد و پیری شناسی تدریس می کرد، قرار گرفتم. با هم کتابی در مورد پیر شدن نوشتیم.